- این چه بلایی است که بر سر آنجلینا جولی آمده (عکس)
- استفراغ
- آیا باید نوزاد را برای شیر خوردن از خواب بیدار کرد؟
- قیمت و مشخصات گوشی گلکسی نوت 4 (galaxy note 4)
- خطرات آبله مرغان برای زنان باردار
- علت و درمان سرگیچه وضعیتی خوش خیم
- آموزش ساخت متن شیشه ای در فتوشاپ
- تیرامیسو شکلاتی
- تکههای سیبزمینی شیرین با سس
- تاثیر هورمون تیروئید بر روی قلب
- آمار مطالب
- کل مطالب : 1302
- کل نظرات : 5
- آمار کاربران
- کل کاربران : 1
- افراد آنلاین : 1
- آمار بازدید
- بازدید امروز : 509
- گوگل امروز : 1
- آی پی امروز : 79
- بازدید دیروز : 212
- گوگل دیروز : 1
- آی پی دیروز : 73
- بازدید هفتگی : 2,457
- بازدید ماهانه : 7,139
- بازدید سالانه : 36,035
- بازدید کل : 1,169,830
- اطلاعات
- امروز : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
- آی پی شما : 3.142.42.215
- مرورگر شما : Safari 5.1
با عضویت در خبرنـــــــــامه می توانید آخرین مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید .
ابو ایوب موریانی از مقربان و ندیمان خلیفه بود . هرگاه خلیفه او را طلبیدی ، رنگش زرد شدی و لرزه بر اندامش افتادی.
روزی محرمی او را در خلوت گفت : تو مقرب و مصاحب خلیفه ای ، و پیش او کسی به قرب تو نیست ، سبب چیست که هرگاه از پی تو می فرستد متغیر می شوی و از بیم او دست و پا گم می کنی ؟!
ابو ایوب در جواب آن محرم گفت که :
بازی از خروسی پرسید که تو از خردی باز در خانۀ بنی آدمی و ایشان به دست خود آب و دانۀ تو مهیا می کنند ، و برای تو پهلوی خانۀ خود خانه می سازند . جهت چیست که هرگاه بر سر تو می آیند و می خواهند که ترا بگیرند ، غوغا و فتنه می انگیزی و از این خانه بدان خانه و از این بام بر آن بام می گریزی ؟! و من مرغی وحشیم که در کوهسار بزرگ می شوم ؛ چون مردم مرا صید کنند بر سر دست
ایشان آرام گیرم و چون مرا از پی صید فرستند ، با آنکه فارغ البال پرواز می نمایم ، صید را گرفته به خدمت باز می آیم و هرگز عربده و غوغا نمی کنم .
خروس گفت : ای باز ! هرگز هیچ جا ، دیده ای ، و یا از هیچ کس شنیده ای که بازی را بر سیخ کشیده باشند و بر آتش گردانیده ؟!
گفت : نی !
خروس گفت : تا من در این خانه ام و نیک از بد باز می دانم ، صد خروس را دیده ام که سر بریده اند و بال و پر کنده ، شکم آنرا شکافته ، بر سیخ کشیده اند و کباب کرده ، گوشت او را خورده اند ، و از هم گذرانیده ( هضم کرده اند ) ! نوحه و فریاد مرا جهت این است ، و از این بابت خاطرم مجروح و دلم اندوهگین است !